شعری از سهراب در وصف زندگی
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد،
آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد،
تکيه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین ...
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۰ ساعت 12:9 توسط دکتر پیمان حسیبی
|
عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز هستم و این وبلاگ را برای به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی در زمینه علوم زراعت و فیزیولوژی گیاهان زراعی با دانشجویان و دانش پژوهان علاقه مند و همچنین ذکر نکاتی ادبی و اخلاقی برای اشاعه فرهنگ آموزش رایگان برای همه ایرانیان ایجاد کرده ام. مطمئنا این وبلاگ دارای کاستی های فراوانی است که امیدوارم با در نظر گرفتن نظرات ارزشمند شما آن را روز به روز بهبود بخشم.