رمضان مبارک

فضائل ماه مبارك رمضان

1. برترين ماه سال

ماه مبارك رمضان به جهت نزول قرآن كريم در آن و ويژگى‏هاى منحصرى كه دارد در ميان ماه‏هاى سال‏قمرى برترين است؛ قرآن كريم مى‏فرمايد: «ماه رمضان ماهى است كه قرآن براى هدايت انسان‏ها در آن نازل شده است.»

پيامبر گرامى(ص) درباره ماه رمضان مى‏فرمايد: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى كه نزد خدا از همه ماه‏ها برتر و روزهايش بر همه روزها و شب‏هايش بر همه شب‏ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است كه شما در آن به ميهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته‏ايد، نفس‏هاى شما در آن تسبيح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعايتان در آن مستجاب است.... بهترين ساعاتى است كه خداوند به بندگانش نظر رحمت مى‏كند... .»

2. نزول كتب آسمانى در اين ماه

تمام كتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن كريم، تورات، انجيل، زبور، صحف در اين ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «كل قرآن كريم در ماه رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در مدت بيست سال بر پيامبر اكرم(ص) و صحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجيل در روز سيزدهم ماه رمضان و زبور در روز هيجدهم ماه رمضان نازل شد.»

3. توفيق روزه

در ماه رمضان خداوند متعال توفيق روزه‏دارى را به بندگانش داده است؛ «پس هر كه ماه [رمضان] را درك كرد، بايد روزه بگيرد.»

انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر كدام در رسيدن به كمال مطلوب خود، برنامه‏هاى ويژه را نياز دارند، يكى از برنامه‏ها براى تقويت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهيزگارى است؛ يعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و كمال مطلوب برسد، بايد هواى نفس خود را مهار كند و موانع رشد را يكى پس از ديگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت‏ها و شهوات جسمى نكند. يكى از اعمالى كه در اين راستا مؤثر و مفيد است روزه‏دارى است، قرآن كريم مى‏فرمايد: «... اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر پيشينيان از شما نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.»


چرا مرغ بعضی ها یک پا دارد؟؟؟!!!

روزی اربابی با نوکر با ذکاوت خود برای شکار نوعی پرنده به نام “گورو” به کنار دریا رفتند. این پرندگان اکثرا در ساحل روی یک پا می ایستند. ارباب تفنگ ساچمه زنی خود را به طرف آنها نشانه گرفت و یکی از آنها را شکار کرده و به منزل بردند.

این نوکر با استعداد که از هنر آشپزی هم بی بهره نبود پس از جدا کردن سر پرنده پر های آن را کنده و شکم آن را خالی نمود و پس از شست و شوی مرغ، آن را درون قابلمه ای کم آب همراه با مقداری و سیر، آب پز نمود. سپس در روغن زیتون و گیاه معطر رزمارینوی ایتالیایی با درجه کم شروع به سرخ نمودن در ماهی تابه نمود. در همین اثنا که بوی خوش مرغ دریایی از پنجره فضای کوچه را معطر کرده، نامزد عقد شده نوکر برای دیدار وی پای پنجره ی آشپزخانه آمد و با شنیدن بوی خوش مرغ از نامزد خود تقاضای یکی از ران های مرغ را نمود.

با وجود این که جوان می دانستکه اربابش نیز ران مرغ را بشتر از بقیه قسمت ها دوست دارد اما با این حال نتوانست از تقاضای نامزد خود سرباز زند و یکی از ران ها را از بیخ جسم بریان شده مرغ، کنده و به همسر خود می دهد،

در همین زمان زنگ اخبار به صدا در آمد و به همراه آن صدای ارباب به گوشش رسید که به جوان امر می کرد:(( وقت ناهار است و ما خیلی گرسنه هستیم؛ دیس شکار امروز را را به اتاق ناهار خوری بیاور.!!))

جوان باهوش پس از خداحافظی از نامزد خود مرغ را گونه ای در سطح قرار داد و مخلفات را به گونه ای اطرافش چید که به هیچ وجه ران ساقط شده به چشم نمی خورد.

ارباب پس از شستن دست های خود به رسم همیشگی دست برده و ران رویی را از بدن مرغ جدا و در دهان خود می گذارد. پس از تناول نمودن اولین ران؛ مرغ را ضربه فنی نموده تا ران دیگر را جدا کند که متوجه شد :.جا تر است و بچه نیست.: بی درنگ نوکر را به حضور می طلبد و با عصبانیت سراغ ران دیگر را می گیرد. جوانک با ذکاوت، خود را نباخته و می گوید:((قربان، این نوع مرغ یک پا بیشتر ندارد. فردا صبح ارباب نوکر را برداشته و با خود دوباره به کنار ساحل؛ همانجائی که روز پیش برای شکار رفته بودند؛ می برد. بیش از یک هزار مرغ که همگی روی یک پا ایستاده بودند در کنار ساحل به چشم می خوردند. ارباب برای اینکه به جوانک ثابت کند که این مرغ ها دو پا دارند، فریاد می زند:((هی هی!!)). مرغ ها با شنیدن این صدا همانند هواپیما با هر دو پای خود شروع به دویدن کردند و سپس به پرواز در آمدند.

ارباب گفت:((دیدی که همه آنها دو پا دارند.؟))

اما نوکر با ذیرکی پاسخ داد:((بله قربان اما شما دیروز موقع خوردن مرغ نگفتید هی هی.!!!))

منبع وبلاگ شهر بزرگ سمپادیها

۲۰ راهکار برای افزایش اعتماد به نفس

 
برنا: اشخاصی که اعتماد به نفس بالایی دارند، ارزش خود را برای دوست داشتن دیگران و مورد علاقه واقع شدن از سوی آنان حفظ می‌کنند. خود را شایسته توجه دانسته و دیگران را نیز مورد توجه قرار می‌دهند. حرف‌های دیگران را می‌شنوند. ارزش خود را برای شناخت خود و اطرافیان حفظ می‌کنند.

خود و دیگران را تشویق به انجام کارهای خوب کرده و برای خوب بودن و شناخت دیگران به عنوان انسان‌های خوب تلاش می‌کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس است که حجت الاسلام مهدی گرجی آن را بیان نموده است:

۱ -در مقابل آینه بایستید و از خود تعریف کنید: این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.

۲- در حال زندگی کنید: اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.

۳- دست دادن خودرا محکمتر کنید: به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.

۴- به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید: از موفقیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.

۵- به خودتان تبریک بگویید: حتی از گفتن جمله‌هایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.

۶- نیروی نگاه خود را تقویت نمایید:
افراد نظامی به خصوص آن‌هایی که در شغل فرماندهی بوده‌اند ناخودآگاه نیروی قدرتمندی دارند، اگر می‌خواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید: «ساچمه‌ای سیاه را در وسط سینی قرار دهید، و سعی کنید با نگاه خود از فاصله ۲ متری آن را حرکت دهید.»

۷- همیشه با خود مبلغی پول داشته باشید: وجود مقداری پول در جیب و کیف شما، اعتماد به نفستان را زیاد می‌کند، تاکنون شما شاید این موضوع را بسیار تجربه کرده باشید.

۸- مهم‌تر از همه نه گفتن را یاد بگیرید: بسیاری از افراد، قدرت نه گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکل‌هایی ایجاد نموده است. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می‌شود که میل ندارید آنرا بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگویید نه.

۹- فکر کنید که اعتماد به نفس بی‌نظیری دارید: هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید، همیشه سعی کنید نسبت به خود فکرهای مثبت و والایی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید، چه‌طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند که شما اعتماد به نفس دارید. فراموش نکنید که به هرچه فکر کنید، به سرتان می‌آید. اگر فکر کنید که کاری را نمی‌توانید انجام دهید به طور حتم نمی‌توایند. آنچه مهم است، فقط افکار شماست.

۱۰- سرعت راه‌رفتن خود را بیشتر کنید: کسی که اعتماد به نفس دارد گام‌های مستحکم بر می‌دارد و هدفمند راه می‌رود. قوی، قدرتمند و پر انرژی باشید.

۱۱- سر خود را بالا نگه دارید: این کار باعث می‌شود جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد. حجم ریه‌ها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود. راه‌های هوایی از قبیل نای، نایژه‌ها، حلق وبینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفس، راحت‌تر شود، میزان دید بیشتر شود، به برازندگی ظاهری شخص کمک کند و از همه مهم‌تر، اعتماد به نفس شخص را زیاد می‌کند.

۱۲- با ترس خود روبه‌رو شوید: مطمئن باشید چیزی که از آن ترس دارید به آن بدی که شما فکر می‌کنید نیستند. روبه‌رو شدن با آنچه شما از آن می‌ترسید باعث افزایش اعتماد به نفس می‌شود.

۱۳- صحبت کنید: اغلب اوقات در مورد یک موقعیت با یک شخص دچار توهماتی می‌شویم که درست نیستند، اگر شک و تردید و سؤالی برای شما پیش بیاید و آن را رفع نکنید، این شک و تردید روی رفتار شما تأثیر می‌گذارد.

۱۴- مغلوب نشوید: چیز دیگری را انتخاب کنید. شما با یک تجربه ناموفق مغلوب نمی‌شوید، به این فکر کنید که آیا هیچکس قبل از موفقیت شکست نخورده است. تنها چیزی که احتیاج دارید یک راه متفاوت است.

۱۵- عذر تراشی نکنید: شایع‌ترین بهانه‌ای که می‌تواند در برابر هر تغییر مثبتی آورده شود، این است که من ذاتاً این‌طور هستم یا من این‌طور بزرگ شده‌ام، خیر، عذر شما پذیرفته نیست.

۱۶- مهارت‌های ارتباطی خود را گسترش دهید: در واقع خود باوری و اعتماد به نفس ریشه در ارتباط با دیگران دارد. داشتن ارتباط اجتماعی به افراد کمک می‌کند تا واقعیت‌هایی را در مورد خود بدانند. این افراد می‌آموزند که در درون اجتماع برخی از افراد توانایی‌های بیشتر از آن‌ها و برخی دیگر توانایی‌های کمتر از آن‌ها دارندو در واقع آن‌ها می‌آموزند که کم توان‌ترین افراد جامعه در همه ویژگی‌ها نیستند.

۱۷- در اجتماع بودن را تمرین کنید: به فعالیت‌هایی ملحق گردید که همواره در ارتباط با دیگران باشید، مانند: باشگاه، کلاس‌های ورزشی، انجمن‌های دانشجویی و کلوپ‌های تفریحی، در این محیط‌ها همواره باید اجتماعی بوده و با مردم معاشرت کنید. پس از مدتی خواهید دید ارتباط با دیگران برایتان عادی و راحت می‌شود.

۱۸- از طرد شدن نهراسید: یکی از عامل‌های اصلی در اعتماد به نفس پایین، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) است. آنچه را که فکر می‌کنید درست است انجام دهید. به یاد داشته باشید این انتظار اشتباهی است که بخواهیم همیشه مورد پذیرش و تأیید دیگران باشیم.

۱۹- نگرش مثبت داشته باشید: سعی کنید به موفقیت‌ها و نکات قدرت خود فکر کنید. ترفند کار در این است که خود آگاه (تمرکز حواس به خود) نباشید. اعتماد به نفس پایین، تردید و دودلی هنگامی رخ می‌دهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می‌کنید. در عوض افکارتان را سراسر به شخصی که در حال گفت‌وگو هستید متمرکز گردانید. هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم اینکه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد.

۲۰- توقعات خود را کاهش دهید: همیشه عالی بودن غیر ممکن است افرادی که می‌خواهند همیشه عالی باشند هیچ‌کاری را انجام نمی‌دهند.

منبع عصر ایران


وفای به عهد و پیمان

پایبند نبودن به عهد و پیمان

بی‌شكّ، همه انسان‌ها به مروّت و جوانمردی علاقه‌مندی نشان داده و همگان این نكته را پذیرا هستند كه انسان باید نسبت به تعهّدات خود پایبندی داشته باشد، و بر سر قرار و تعهّد خود وفادار بماند و بی قیدی در وفای به عهد و پیمان، چه پیمان با خدا و چه پیمان با خلق خدا، از جدّی‌‌ترین موانع در راه وصال مهدی موعود (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) می‌باشد، که در این فرصت به بررسی آن می‌پردازیم:

الف) فراموشی عهد و پیمان با خداوند:

خداوند متعال بر وفای به عهد و پیمان‌های خود تأكید ورزیده و از بندگان خود خواسته كه به او وفادار باشند تا او هم به عهد خویش وفا كند: «اوفوا بعهدی اوف بعهدكم»؛1 به عهد و پیمان من پایبند باشید،‌ تا كه به عهد و پیمانم با شما وفادار باشم.

یكی از نامه‌هائی كه از جانب حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) كه از طریق شیخ مفید (رحمه الله)2 به دست ما رسیده این توقیع مبارك و شریف است. پیش از هر توضیح، ترجمه كاملی از بیان امام (علیه السلام) آورده‌ایم تا خواننده خود بیش‌تر به تدبیر و تدبّر درباره آن نوشته بیندیشد. واقع این كه، بیان آن ولیّ‌الله‌‌الاعظم ‌(سلام الله علیه) بسیار جامع و مانع است، بنابراین، آن را تقطیع نكرده و تحت عناوین گوناگون قرار نداده‌ایم تا از ابلاغ پیراسته سخن امام (روحی‌فداه) چیزی كاسته نگردد:

به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد، سلام خداوند بر تو ای دوست با اخلاص در دین كه در اعتقاد و یقین به ما (نسبت به دیگران) امتیاز داری. در منظر تو خداوندی را كه جز او خدایی نیست سپاس گزارده، از او درود و رحمت بر آقا و مولای پیامبران حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) و نیز خاندان پاكش را خواستاریم.

پروردگار توفیقت را برای یاری حق دوام بخشد! و پاداش تو را به خاطر سخنانی كه با صداقت از جانب ما می‌گویی افزون گرداند! تو را آگاه می‌كنیم كه به ما اجازه داده شده است كه تو را به شرافت و افتخار مكاتبه مفتخر سازیم و موظف كنیم كه آنچه به تو می‌نویسیم به دوستان ما كه نزد تو می‌باشند، برسانی. خداوند به اطاعت از خود، عزیز و گرامی‌شان بدارد! و با حراست و عنایت خود امورشان را كفایت نماید! و مشكلاتشان را برطرف سازد! پس تو ـ كه خداوند با یاری خویش در برابر دشمنانش كه از دینش خارج شده‌اند، تأییدت نماید ـ به آنچه كه یادآور می‌شویم متوجه و آگاه باش و در رساندن آن به كسانی كه اعتماد به آنها داری، بر طبق آنچه كه برای تو ـ اگر خدا بخواهد ـ ترسیم و تعیین می‌كنیم عمل نما!

گرچه هم اكنون در مكانی دور از جایگاه ستمگران سكنی گزیده‌ایم- چرا كه خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمانمان را مادامی كه حكومت دنیا به دست تبهكاران ‌باشد، در این كار به ما ارایه فرموده است- ولی در عین حال از تمام آنچه بر شما می‌گذرد، آگاهیم و چیزی از اخبار و احوال شما بر ما پوشیده و مخفی نیست.

هم‌چنین از خطاها و لغزش‌هایی كه گذشتگان صالح از آن دوری می‌كردند، ولی بسیاری از شما مرتكب آن شده‌اند نیز باخبریم. اینان عهد و میثاق مأخوذ خویش را چنان پشت سر انداخته‌اند كه گویا از آن آگاه نیستند. (با تمام این احوال) ما هرگز شما را رها نكرده و یادتان را از خاطر نبرده‌ایم؛ كه اگر جز این بود و توجهات ما به شما نبود، بلاها و مصیبت‌ها بر شما فرود می‌آمد و دشمنان شما را ریشه‌كن می‌كردند.

پس، از خداوند بترسید و تقوای الهی پیشه كنید و ما را یاری رسانید، تا از فتنه‌ای كه به شما روی آورده است شما را نجات بخشیم؛ فتنه و آشوبی كه هر كس زمان مرگش رسیده باشد، در آن هلاك شود. و آن فتنه، نشانة نزدیك‌شدن حركت و جنبش ما و آگاهی شما از امر و نهی ما است. و خداوند نور خود را تمام خواهد كرد، گرچه مشركان را خوش نیاید. (در آن فتنه) از آتش جاهلیت كه گروه‌های اموی برای هراسان‌سازی گروه هدایت‌شده برافروخته‌اند، ایمن بمانید. در آن فتنه، من عهده‌دار نجات كسی هستم كه برای خود مقام و جای¬گاهی نجوید و در عیب‌جویی و كناره گیری از آن فتنه به راهی پسندیده گام گذارد.

از حادثه‌ای كه به هنگام فرا رسیدن ماه جمادی‌الاولی در همین سال روی خواهد داد عبرت گیرید و از خوابی كه شما را فرا گرفته است، برای حوادث بعدی بیدار شوید. به زودی از آسمان، نشانه‌ای روشن و آشكار و از زمین نیز علامتی همانند آن برای شما پدیدار می‌شود. در مشرق زمین، حوادثی حزن‌انگیز و اضطراب‌آور روی خواهد داد و بعد از آن، گروه‌هایی كه از اسلام روی گردانیده و خروج كرده‌اند، بر عراق سلطه پیدا خواهند كرد. بر اثر بدكاری و سوء اعمال آنان، اهل عراق دچار سختی معیشت می‌‌گردند. پس از مدتی، با نابودی طاغوتی از اشرار، ناراحتی‌ها برطرف می‌شود و سپس پرهیزكارانِ نیكوكار از هلاكت او شاد می‌گردند.

كسانی كه از گوشه و كنار دنیا به حج می‌روند، به تمام آرزوها و اهداف خود می‌رسند. و ما را در آسان‌ نمودن حج ایشان طبق دلخواهشان، برنامه‌ای است كه بر اساس نظم و ترتیب و انسجام ظاهر می‌گردد.

پس هر یك از شما باید كاری كند كه وی را به محبت و دوستی ما نزدیك می‌نماید؛ و از آنچه كه باعث نزدیكی به كراهت و خشم ما است دوری گزیند؛ زیرا امر ما به طور ناگهانی فرا می‌رسد. در آن هنگام دیگر توبه و بازگشت سودی ندارد و پشیمانی از گناه، كسی را از كیفر ما نجات نمی‌بخشد. خداوند راه رشد و هدایت را به شما نشان دهد! و به رحمت خود، وسایل توفیق را به آسانی برایتان فراهم فرماید.3

در این نامه ارزشمند، امام زمان (سلام الله علیه) چند مانع را یادآوری فرموده و همگان را از آن‌ بر حذر داشته‌اند:

- عهد و پیمان خویش را با خدا و اولیای او نشكنید؛
- خود را در شعلة فتنه‌ها و آشوب‌ها نیندازید؛
- به اموری كه موجب ناخوشنودی امام است روی نیاورید.

ب) بی وفایی در عهد و میثاق با امام زمان (سلام الله علیه):

یكی از حقوق مسلّمی كه بایستی نسبت به وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه رعایت كنیم، وفای به عهد و پیمانی است كه خداوند متعال بر عموم آدمیان و به ویژه بر اهل ایمان واجب گردانیده است: «وَ قَد أَخَذَ مِیثَاقَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنینَ»؛4 و اگر آماده ایمان آوردن هستید، خداوند از شما عهد و پیمانی (فطری) گرفته است.

خداوند متعال، دو گونه عهد و پیمان را ویژه امام زمان (سلام الله علیه) بر عهده ما قرار داده است:

1. عهد و پیمان عام؛ و آن عبارت است از پیمانی عمومی كه به مقتضای فطرت در نهاد تمام آدمیان به ودیعت نهاده شده است؛ چنان‌كه در زیارت آل یاسین به ساحت قدسی ولیّ عصر (ارواحنا فداه) این گونه تقدیم سلام می‌كنیم: «السَّلامُ‌ عَلَیكَ یَا میثَاقَ اللَّهِ! الّذِی أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ»؛5 سلام بر تو ای عهد و پیمان خدا! كه خداوند آن را بر خلق خویش محكم و مؤكّد ساخته است.

2. عهد و پیمان خاص؛ كه آن عبارت است از عهدی ویژه كه در واقع نوعی بیعت با امام (سلام الله علیه) است. حضرت مولی الموحدین علی (علیه السلام) می‌فرماید:... «وَ أمَّا حَقِّی عَلَیكُم فَالوَفَاءُ بالبَیعَةِ»؛6 و اما حق من بر شما، وفای شما به عهد و بیعتی است كه با من دارید. هر اندازه این نعمت والا یعنی عهد و بیعت با امام (سلام الله علیه) بیش‌تر مورد توجه قرار گیرد و از آن سپاس و شكرگزارده شود نعمت بهره‌گیری از وجود مبارك امام (سلام الله علیه) بر مردم و رعایای آن حضرت افزوده می‌گردد تا كه انسان تحت ولایت بیشتر و تدبیر قوی‌تر امام (سلام الله علیه) قرار گیرد. دعای عهد امام معصوم (علیه السلام) به ما این گونه آموخته است كه هر صبحگاهان قبل از هر كار و بعد از انجام ‌ فریضه صبح بگوییم:
«اَلّلهُمَّ إنّی اُجَدَّدُ‌ لَهُ فی صَبیحَة‌‌ِ یَومی هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَیّامی عَهْداً وَ عَقداً وَ بَیْعَةً لَهُ فی عُنُقی لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً ...»؛7 پروردگارا! من در صبح امروز و هر روزی كه زنده‌ام، با امام خود تجدید عهد و پیمان می‌كنم. بیعت آن بزرگوار را بر گردن خویش تجدید می‌نهم و از آن بازنمی‌گردم و هرگز آن را (از صفحة دل) پاك نمی‌سازم.
بیانی از حضرت امام عصر (ارواحنا فداه) را مورد تأكید قرار می‌دهیم تا روشن شود وفای به این عهد و پیمان الهی است كه راه وصال را در اوج مرتبة كمال میسّر می‌سازد. آن حضرت در توقیعی كه به افتخار شیخ مفید (اعلی الله مقامه الشریف) صادر كرده‌اند، می‌فرمایند:

«وَ لَو أَنَّ أَشیَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ‌ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجتِمَاع مِنَ القُلُوبِ فِی الوَفَاءِ‌ بِالعَهدِ عَلَیهِم، لَمَا تَأَخَّرَ عَنهُمُ الیُمْنُ بِلِقَائِنَا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ‌ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقَّ الْمَعْرِفَةِ و صِدْقِهَا مِنْهُم بِنَا»؛ اگر شیعیان ما كه خداوند آن‌ها را در طاعت خویش موفق بدارد، در وفای به عهدی كه بر عهده ایشان است، یكدل و متّحد اجتماع می‌كردند، خجستگی دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما، همراه با كمال و معرفت و درستی شناخت ما، زودتر به ایشان می‌رسد.

از جمله نكات قابل توجه در كلام نورانی امام (سلام الله علیه)، تأكید بر ملاقاتِ همراه با معرفت واقعی است؛ ملاقاتی كه بر وفای به عهد آن حضرت موكول شده است.

بسیار سزاست كه به این بیان امام با دیده عظمت و دقت بنگریم: اگر به شیعیان ما توفیق یكدلی در وفا به عهدی كه بر عهده آن‌هاست، عطا می‌شد، یمن لقای ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت مشاهده ما همراه با «حقّ معرفت» برایشان حاصل می‌شد. «حق معرفت»نكته‌ای نیست كه از آن به زودی بگذریم. به واقع حق معرفت امام (سلام الله علیه) هیچ گاه برای امثال ما حاصل نمی‌شود. در این باره در روایتی محكم با سندی قطعی از امام پنجم حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) این‌گونه آمده است:‌

«اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لایُوصَفُ وَ كَیْفَ یُوصَفُ؟ وَ قالَ فی كِتابِه وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ، فَلا یُوصَفُ بِقَدَرٍ اِلّا كانَ اَعْظَمُ مِنْ‌ ذلِكَ، وَ اِنَّ النَّبِیَّ لایُوصَفُ ... وَ اِنّا لانُوصَفُ، وَ كَیْفَ یُوصَفُ قَوْمٌ رَفَعَ اللهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ هُوَ الشَّكُّ؟...»؛8 خداوند متعال قابل وصف نیست، همان گونه كه خداوند در كتابش فرمود: قدر خداوند را آن گونه كه هست كسی نداند، پس به اندازه‌ای دانسته نشد مگر آن‌كه از آن بزرگ‌تر است و ... نیز پیامبر به وصف نیاید ... و ما (ائمه اطهار علیهم السلام) توصیف نشویم؛ چگونه قومی را بتوان توصیف كرد در حالی كه خداوند از آنها هر پلیدی را كه همان شك باشد زدوده است؟!...

بنابراین شناخت امام (سلام الله علیه) آن گونه كه حق معرفت به ساحت قدس الهی او باشد، كاری سهل و شدنی نیست. اما در این توقیع شریف، امام زمان (سلام الله علیه) فرموده‌اند: وفای به عهد، موجب رسیدن به معرفت حقیقی امام (سلام الله علیه) است. قدر این معرفت را كه كمال علم و دانش در آن است، باید سخت پاس داشت و از خدای‌تعالی آن را طلب كرد. اگر كسی به این مقام رسید، تا می‌تواند باید سجده شكر به جای آورد.

نكته حائز اهمیت دیگر، این كه فرمود: عَلَی اجتِمَاعٍ مِنَ القُلُوبِ فِی الوَفَاءِ‌ بِالعَهدِ عَلَیهِم؛ اگر وفای به عهد جمعی را شیوه خود قرار دهند به یمن این دیدار مملو از معرفت نائل می آیند. پس ای عزیز! تنها راه مرو! بلكه دیگران را راهبر باش تا همه با هم شویم. ای كاش همه ما با هم بر این صراط گام می نهادیم و یكدله وفای او را به جان و دل پذیرا بودیم تا شرائط رسیدن به اوج كمال بر همه ما حاصل گردد.

ج) سهل‌انگاری در عهد و پیمان با دیگران:

وفای به عهد و پیمانی كه با دیگران می‌بندیم، از دستورهای اخلاقی مؤكّد در اسلام است تا جایی كه سهل انگاری در آن، از آسیب‌های بزرگ اخلاقی شمرده شده و بی وفایی به میثاق‌های مردم به تنهایی می‌تواند ارتباط انسان را با خداوندمتعال بر هم بزند تا آن جا كه راه دیدار امام را بر انسان مسدود سازد.
نكته این است كه نسبت به بندگان خداوند و مراعات حق و حقوق آن‌ها قول و قرار به آن‌ها و وقت‌ آن‌ها باید سخت دقّت كرده و مراعات آن را داشت تا كه انشاءالله این فضیلت اخلاقی در جان ما بنشیند و خود توفیقی دیگر را به همراه بیاورد.

مراعات ظرافت‌های اخلاقی بی‌تردید در تكامل انسان سالك، نقشی جدی و اساسی دارد. چنان‌كه سهل‌انگاری در امور اخلاقی نیز تنزل‌آور و دوركننده از مقام قرب الهی است. در این فراز به گوشه‌ای از بیان استاد حضرت آیت‌الله حسن‌زادة آملی (‌دام‌عزّه‌العالی) می‌پردازیم. ایشان پس از نقل خاطره‌ای آموزنده‌ را این گونه نگاشته‌اند:

آری! در این راه، ناهمواری‌ها، دست‌اندازها، پیچ‌وخم‌ها و خطرهای زیادی هست كه سالك باید هشیارانه مواظب و مراقب خود باشد و تمام اعضا و جوارح خود را همیشه كنترل نماید. 9

------------------------

پی نوشت ها:

1. بقره (2)، 40.
2. لازم به یادآوری است كه برخی معتقدند در طول 30 سال، 30 نامه و توقیع شریف از ناحیة مقدس امام عصر سلام الله علیه برای شیخ مفید اعلی‌الله‌مقامه صادر شده است كه هر یك از این توقیعات دربردارندة پیام‌ها و عبرت‌هایی گرانبهاست؛ ر.ك: لقمانی، احمد، شیخ مفید (معلم امت)، ص 36 .
3. طبرسی، الإحتجاج، ج 2، ص 596، و نیز بحارالأنوار، ج 53، ص 175.
4. حدید، (57)،8.
5. محدث قمی، كلیات مفاتیح الجنان، در زیارت حضرت صاحب‌الامر ، فرازی از زیارت آل یاسین.
6. نهج‌البلاغه ترجمه فولادوند، خط 34، ص 58.
7. محدث قمی، ، دعای عهد امام زمان
8. محمد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج 2، كتاب الایمان و الكفر، باب المصافحه، ح 16. برای شرح و توضیح بیش‌تر درباره این حدیث ر.ك: امام خمینی، چهل حدیث، ح 31، ص 451ـ 465.
9. مؤسسه تحقیقاتی فرهنگی اهل بیت ، فریادگر توحید، ص141.

منبع تکناز

میلاد حضرت مهدی موعود (عج) بر تمام آزادگان جهان مبارک باد

(بسم الله الرحمن الرحیم)

ای وارث تاج و تخت محمود بیا…
مرآت صفات پاک معبود بیا
خلق آرزوی بهشت موعود کنند
والله تویی بهشت موعود بیا

عصر انتظار، ولادتت را به جشن گرفته است، ای گل نرگس
چشمان منتظر ما، خیس از اشک شوق میلاد توست،
مهدی زهرا
خجسته باد میلاد مولود نجات

روزی روزگاری درخت !

چندی پیش مقاله ای در خصوص لزوم توجه به توسعه فضای سبز شهری نوشتم که در سایت خوز نیوز منتشر شد لذا از خوانندگان محترم وبلاگم تقاضا میکنم از طریق لینک زیر آنرا مطالعه و نظر خود را در همانجا درج فرمایند. 

برای مطالعه مقاله به آدرس زیر در سایت خوز نیوز مراجه فرمایید

سایت خوز نیوز

بهتان و تهمت

بهتان و افتراء عبارتست از اینكه انسان در حق غیر به چیزی كه راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی كه مرتكب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم كند و یا عیب و نقصی را كه در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست كه این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب.
بهتان و تهمت از گناهان كبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذكر گردیده كه به آن اشاره خواهد شد.
در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار می‌آید و انسان در واقع مرتكب دو گناه شده است یكی دورغ و دیگری غیبت و بزرگترین ظلم در حق برادر مؤمن آنست كه او را متهم به ارتكاب گناهی كنی كه هرگز آنرا انجام نداده است. بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است كه متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است.
آثار سوء اجتماعی:
نتیجه بهتان و افتراء به این و آن اینست كه نظام اجتماعی دیر یا زود از هم بپاشد و عدالت اجتماعی از بین برو.د حق باطل و باطل حق جلوه كند، بیگناهان متهم و گرفتار، ‌و گناهكاران تبرئه و آزاد باشند، حسن ظن به سوء ظن نسبت بكدیگر تبدیل گردد و اعتماد عمومی مردم از یكدیگر سلب شود و زمینه‎ی هرج و مرج فراهم گردد و نا امنی و نار ضایتی رشد یابد،‌ دوستی و صمیمیت جایش را به كینه و عداوت بدهد، مردم پراكنده و متفرق و بدون ارتباط با یكدیگر زندگی كنند و از تجمع و تشكل و انسجام خبری نباشد. بدون شك چنین جامعه‌ای نمی‌تواند دوام و بقاء داشته باشد بلكه بزودی سقوط خواهد كرد و مردم آن هلاك و گرفتار انواع مشكلات و بلایا خواهند شد. و لذا امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم سازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو می‌شود همچنانكه نمك در آب ذوب می‌گردد.
[1] و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانكه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود[2]: هر كس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند یا درباره‎ی كسی چیزی بگوید كه در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار می‌دهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهده‎ی‌ گفته‎ی خود بیرون آید.
در قرآن كریم بیش از چهل آیه درباره‎ تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده كه چند نمونه مهم آن ذكر می‌شود.
چند نكته‎ مهم:
1- تهمت دو صورت دارد:
الف ـ افتراء: تهمت زننده با علم و آگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت می‌دهد یعنی می‌داند كه آن شخص دارای این عیب نیست و یا این گناه از او صادر نشده است مع الوصف آن را به او نسبت می‌دهد و حتی گاهی خود او مرتكب عمل زشتی شده ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آنرا به دیگری نسبت می‌دهد، كه در اصطلاح به آن افتراء گویند.
ب ـ بهتان: تهمت زننده بدون علم بلكه از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت می‌دهد مانند نمونه‎ی اول و دوم كه در اصطلاح به آن بهتان گویند. ریشه‎ی صورت دوم همان سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران است كه موجب می‌شود هر كاری كه از دیگران صادر شود آنرا حمل بر فساد و بدی كند. و اكثر تهمت‌ها بخاطر ناآگاهی و سوء ظن است، و لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: ای مؤمنان از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان‌ها گناه است.
[3]
البته كاملاً روشن است كه پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال در ذهن امری غیر اختیاری می‌باشد و حسن و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستكه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از كسانی كه بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل می‌كنند مرتكب گناه و معصیت می‌شوند. چنانچه در آیه دیگر فرمود: از آنچه بدان علم نداری پیروی مكن
[4] و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینكه به سوء ظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش می‌كند و می‌فرماید: شما بدگمان شدید و سوء ظن پیدا كردید و بر اساس آن عمل كردید پس هلاك و تباه گشتید.[5] و نیز می‌فرماید: مشركان پیروی نمی‌كنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.[6]
2ـ حمل فعل مسلمان بر صحت:
مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد بلكه باید عمل او را حمل بر صحت كند و بكوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید.
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در این رابطه می فرماید: باید گفتار و كردار برادر دینی خود را به بهترین وجه قرار دهی مگر اینكه یقین پیدا كنی و راه توجیه (حمل بر صحت) بر تو بسته باشد. و نباید به سخن برادرت بد گمان باشی در حالیكه تو محمل خوبی برای توجیه كلام او می‌یابی.
[7]
همچنین محمد بن فضیل می‌گوید
[8] به امام هفتم عرض كردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند كه یكی از برادران دینی درباره‎ی‌ من مطلبی گفته كه آنرا نمی‌پسندم از او در این باره سؤال كردم، او انكار نمود تكلیف من چیست؟ حضرت فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تكذیب كن بطوریكه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند كه فلانی درباره‎ی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تكذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق كنی و آنچه را كه باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی كه در غیر این صورت از مصادیق آیه‎ی: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود.
بنابراین مادامی كه میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه كنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید نباید به او سوء ‌ظن پیدا كنی كه او شراب خورده، و مرتكب فعل حرام گشته، ‌بلكه باید محمل خوبی برای آن بیابی مثلاً بگوئی كه شاید طبق تجویز پزشك به منظور مداوا و درمان نوشیده و یا فساق او را مجبور به شرب خمر كرده‌اند و یا اشتباها بجای شیشه‌ی سركه بطری شراب را برداشته و بدهان ریخته و هنگامی كه متوجه شده كه شراب است بلافاصله آنرا بیرون ریخته و حتی قطره‌ای هم فرو نبرده است.
3ـ فرار از موضع تهمت:
اسلام از طرفی تهمت را حرام دانسته و از مؤمنان خواسته تا از سوء ظن به یكدیگر اجتناب ورزند و در صورت پیدایش سوء ظن به آن اعتنا نكنند و ترتیب اثر ندهند بلكه گفتار و كردار مؤمن را بر صحت و خوبی حمل نمایند و از طرف دیگر به مؤمنان دستور داده تا خود را در معرض تهمت قرار ندهند و از گفتن سخنان و اعمالی كه موجب سوء ظن می‌شود پرهیز كنند تا مورد تهمت و افترا قرار نگیرند.
چنانكه امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: كسی كه خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید كسی را كه به او بد گمان می‌شود ملامت و نكوهش كند.
[9]
همچنین امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: كسی كه به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت كند.
[10] و نیز امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در وصیت به فرزندش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمود: از محل تهمت بر حذر باش و دوری كن، همچنین از مجلسی كه به آن گمان بد برده می‌شود.[11] و به همین جهت است كه در اخبار و روایات تأكید شده كه مؤمنان باید از دوستی و هم نشینی با فساق و گناهكاران بپرهیزند زیرا رابطه داشتن با آنان موجب می‌شود كه مردم نسبت به مؤمنان بدبین و در نتیجه به آن‌ها تهمت بزنند.
و نیز پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: از مواضع تهمت بپرهیزید
[12] و خود هنگامی كه در مسجد معتكف بود و صفیه یكی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو می‌كرد یكی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوء ظن محتمل از طرف انصاری بود.
4 ـ افتراء به خدا و رسول و ائمه:
تاكنون بحث درباره‎ی تهمت به مؤمنان بود و گفته شد كه تهمت به مؤمن حرام است اما بدتر از آن اینست كه انسان به خدا، قرآن،
[13] رسول و ائمه اطهار تهمت بزند مثل اینكه برای خدا شریك قائل شود[14] و یا منكر معاد باشد[15] یا چیزی را كه ائمه نگفته‌اند به آنان نسبت بدهد، احادیث جعلی و دروغین بسازد و یا رسالت پیامبر را دروغ پندارد و بگوید كه او از طرف خدا مبعوث نشده و بدروغ ادعا نبوت نموده و یا بگوید پیامبر و ائمه به چیزی امر كرده‌اند كه خدا به آن امر نكرده و چیزی را واجب دانسته‌اند كه خدا آنرا واجب ندانسته است، و شكی نیست كه دروغ پنداشتن رسالت پیامبر و تكذیب آن و نفی دعوت او، به انكار خدا و كفر برمی‌گردد و كسی كه به پیغمبر نسبت دروغ بدهد و تهمت بزند و حكمی كه در اسلام نیست به آن، نسبت دهد در واقع به خدا نسبت دروغ داده زیرا تكذیب رسول و ائمه و آیات الهی تكذیب خدا است و افتراء بر كسی كه جز از طرف خدا سخن نمی‌گوید،[16] افتراء به ذات الهی محسوب می‌شود چنانكه در روایتی امام صادق ـ علیه السّلام ـ به مردی از اهالی شام فرمود: سخن ما را بشنو و بر ما دروغ مبند زیرا كسی كه بر ما درباره‌ی چیزی دروغ بگوید بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دروغ بسته و كسی كه بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دروغ ببندد به خدا دروغ بسته و خداوند چنین شخصی را عذاب می‌كند.[17]


[1] . اذا اتهم المؤمن اخاه انماث الایمان من قلبه كما ینماث الملح فی الماء (كافی، ج2، ص361؛ البرهان، 4/208).
[2] . من بهت مؤمنا او مؤمنه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تل من نار حتی یخرج مما قال فیه (وسائل الشیعه، ج8، ص603؛ عیون اخبار الرضا، ب 30).
[3] . یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا كثیراً من الظن ان بعض الظن اثم. (حجرات/12).
[4] . ولاتقف ما لیس لك به علم. (اسراء/36).
[5] . فظننتم ظن السوء و كنتم قوماً بوراً. (فتح/12).
[6] . ان یتبعون الا الظنّ و ان هم الایخرصون. (یونس/66).
[7] . ضع امر اخیك علی احسنه حتی یاتیك ما یغلبك منه ولاتظنن بكلمه خرجت من اخیك سوء و انت تجدلها فی الخیر محملاً (البرهان، ج4، ص209؛ كافی، ج2، ص362؛ امالی، م50، ص304).
[8] . البرهان، ج3، ص128.
[9] . من عرض نفسه للتهمه فلا یلومن من اساء به الظن (امالی، م50، ص304؛ وسائل، ج8، ص422؛ تحف العقول، ص387.
[10] . من دخل موضعاً من مواضع التهمه فاتهم فلا یلومن الانفسه. (وسائل الشیعه، ج8، ص422؛ امالی، م75، ص497).
[11] . ایاك و مواطن التهمته و المجلس المظنون به السوء. (وسائل الشیعه، ج8. ص423).
[12] . اتقوا من مواضع التهمه.
[13] . و ان منهم لفریقا یلون السنتهم بالكتاب لتحسبوه من الكتاب و ما هو من الكتاب و یقولون هو من عندالله و ما هو من عندالله و یقولون علی الله الكذب و هم یعلمون. (آل‌عمران/78).
[14] . و من یشرك بالله فقد افتری اثما عظیماً. (نساء/48).
[15] . ان هی الاحیاتنا الدنیا و نموت و نحیا و ما نحن بمبعوثین ان هو الارجل افتری علی الله كذباً. (مؤمنون/37ـ38).
[16] . و ما ینطق عن الهوی، ان هو الاوحی یوحی. (نجم/3ـ4).
[17] . اسمع حدیثنا ولا تكذب علینا فانه من كذب علینا فی شییء فقد كذب علی رسول الله و من كذب علی رسول الله فقد كذب علی الله و من كذب علی الله عذبه الله عز و جل. (وسائل الشیعه، ج8، ص576).

  سيد محمد امين ـ آفات زبان،ص132

منبع اندیشه قم